به گزارش شهرآرانیوز؛ خشم یک هیجان کاملا طبیعی و معمول و معقول در انسان هاست که تحت تأثیر شرایط مختلف بروز پیدا میکند. به نوعی خشم برخواسته از ناخودآگاه است برای مقابله با خطرهای احتمالی که بقا را تهدید میکند. پس خشم که ذاتا یک هیجان و احساس انسانی است نمیتواند چیز بدی باشد. اما چطور است که ما از آن وحشت داریم و منجر به دردسر و مشکلات عدیدهای در روزمره مان میشود و گاهی آن قدر بیخ پیدا میکند که در قالب (خشونت) ظهور کرده و میتواند یک زندگی و حتی یک جهان را از هست و نیست ساقط کند!
زمانی که خشم افسار گسیخته و آستانه صبر ما را لبریز میکند و منجر به رفتارهای نابجا، غیرعاقلانه و غیر بالغانه میشود خشونت اتفاق میافتد. به این معنی که فرد با رفتارش عامل آسیب رساندن به خودش، دیگری و محیط اطرافش میشود. به نوعی ما خشم را احساس میکنیم، اما خشونت را در رفتارمان بروز میدهیم.
بروز خشم تحت تأثیر عوامل عدیدهای است و در افراد مختلف متأثر از جنسیت، سن، شرایط روحی و اجتماعی گوناگون، متفاوت است. خشم نوزاد، خشم کودک، خشم افراد در سن بلوغ و خشم افراد بالغ به هیچ وجه با یکدیگر قابل قیاس نیست. همچنین انسانها تحت تأثیر فشارهای زندگی مثل مسائل مالی، اختلافات خانوادگی و دغدغههای شغلی و ... میزان خشمی که در زندگی تجربه میکنند کیفیت و کمیتهای متفاوتی دارد.
وقتی به هر دلیلی خشمگین میشویم هیجان خشم در ناخوادآگاه ما ریشه میدواند و همان طور که خشمگین نشدن برای یک انسان عادی غیرممکن است، ایضا غیرممکن است که بروز و نمودی نداشته باشد. اگر حواسمان به خومان و اطرافمان باشد و آگاهانه ناظر به رفتارمان باشیم خروجی خشم سازنده خواهد بود، در غیر این صورت سهلترین کار ممکن بروز خشم به روشهای غیرسازنده است. انتخاب با ماست که خشممان تبدیل شود به چیزی مثل تابلو ضدجنگ «گرنیکا» پیکاسو یا اینکه مثل هیتلر جنگ جهانی به پا کند!
خشمگین شدن و ناتوانی در کنترل آن بی شک بر سلامت جسم و جان ما تأثیرات منفی خواهد داشت. موضوعی که بارها به اثبات دانشمندان و محققان رسیده و آنها هشدارهای لازم را در خصوص بیماریها و دردسرهای جسمی و روحی که ماحصل خشم است به انسانها دادهاند.
محمدرضا مظلوم زاده
روان شناس بالینی و متخصص سلامت
بر خلاف باور عموم، خشم یکی از بهترین و سازندهترین هیجانهای انسان است. از آنجایی که هیجان یک حالت درونی عملکردی انسان در راستای بقای اوست، پس تمامی هیجانهای آدمی مشروط به اینکه درست و بجا بروز پیدا کنند، برایش خوب و سازنده است. زمانی که خطری انسان را تهدید میکند، در گام اول این هیجانها هستند که به او کمک میکنند تا از خود مراقبت کند. به این مثال توجه کنید؛ فرض کنید در پاسی از شب مشغول پیاده روی در خیابانی خلوت به سمت خانه خود هستید و ناگهان صدای موتوری را از پشت سر میشنوید، اولین واکنش شما چیست؟ تجربیات گذشته شما به کمکتان میآید و به یاد میآورید که نکند کسانی در کمین شما باشد تا از شما دزدی کنند؛ بنابراین هیجان ترس را تجربه میکنید و به دنبال این هیجان، هشداری دریافت میکنید مبنی بر مهیا کردن خود برای فرار و دفاع از خودتان، در غیر این صورت چنانچه هیجان شما وظیفه خود را به درستی انجام ندهد، شما ممکن است به راحتی طعمه دزدی شوید. این مثال خوبی برای درک بهتر کارکرد سازنده هیجان هاست، حال به نظر شما هیجان خشم چگونه میتواند سازنده باشد؟
هیجان خشم زمانی به وجود میآید که حقوق شما از سوی دیگری پایمال میشود و این هشدار را برای شما دارد که اجازه نده حقوقت پایمال شود؛ به طور مثال زمانی که در صف طولانی نانوایی ایستادهاید و منتظر هستید تا نوبتتان شود، چنانچه افرادی که تازه از راه رسیدهاند بدون توجه به صف، به ابتدای صف بروند تا بدون نوبت نان دریافت کنند، خشم به کمکتان میآید و به حالت اعتراض خود را نشان میدهد که: اینجا صف است و همه ما منتظر هستیم تا نوبتمان شود، پس لطف کنید در انتهای صف بایستید تا نوبتتان شود؛ اما گاهی وجود ویژگیهای مشکل ساز شخصیت در افراد که از گذشته با فرد همراه بودهاند ممکن است سبب این شود که فرد حقوق غیرمنطقی برای خود تعریف کند و در هر شرایطی خود را حق به جانب بداند، بنابراین به طور افراطی و همیشگی هیجان خشم را به کار گیرد، در این حالت به فرد اجازه دهد که استفاده افراطی از خشم خود داشته باشد که در بلندمدت این خشم با نمود رفتاری پرخاشگری و خشونت همراه شود. رفتار پرخاشگری و خشونت سازنده نیست و معمولا مشکل ساز است.
بروز رفتار پرخاشگری و خشونت در فرد از گذشته او نشئت میگیرد. فردی که از کودکی مدام با پایمال شدن حقوقش روبه رو میشده است با این جهان بینی به دنیا نگاه میکند که اگر نخوری، خورده میشوی! در نتیجه مدام با پرخاشگری رفتار میکند یا فردی که از کودکی برای ارضای نیازهای خود از سوی والدین، دست به پرخاشگری زده است و والدینش برای اینکه او را آرام کنند، سریعا آنچه را که میخواسته برایش فراهم کردهاند، این رفتار برای آن کودک تبدیل به یک عادت دائمی جهت برطرف شدن نیازهایش شده و او میآموزد که نتیجه پرخاشگری اش، دریافت دستاورد است؛ بنابراین رفتار پرخاشگری و خشونت در او تقویت و ماندگار میشود. همچنین چنانچه کودک در محیطی که سرشار از پرخاش و خشونت است رشد کند، یا هنگامی که والدینش طبق ایده آل او رفتار نکنند، ممکن است با درک کودکانه خود آن را به عنوان یک رفتار و یک پاسخ معمول و همیشگی بیاموزد.
در این شرایط لازم است فرد به یک روان درمانگر بالینی مراجعه کند تا به طور عمیق و دقیق گذشته اش واکاوی شده و در نتیجه روان درمانی، رفتار صحیح با رفتار پرخاشگری جایگزین شود. به والدین توصیه میشود برای اینکه از بروز رفتار پرخاشگری در کودکان خود پیشگیری کنند، مراقب ارضای درست و به موقع نیازهای کودک خود باشند تا جهان بینی بهتری را برای او به ارمغان بیاورند و چنانچه با رفتار پرخاشگری کودک خود جهت ارضای نیازش روبه رو شدند، فورا نیاز او را برطرف نکنند تا او بیاموزد که قرار نیست نتیجه پرخاشگری او، ارضای نیازش باشد تا از شکل گیری این رفتار به عنوان عادت در او جلوگیری شود. همچنین والدین سعی کنند محیطی آرام و عاری از پرخاشگری و خشونت را برای کودک خود به ارمغان بیاورند و مراقب باشند که هیچ گاه با پرخاش به کودک خود پاسخ ندهند تا او این رفتار را به عنوان رفتاری معمول برای زندگی نیاموزد.
اگر فردی هستید که زیاد خشمگین میشوید، این میتواند علامت هشداری برای بروز رفتار پرخاشگری و خشونت در شما باشد. در اینجا برای شما استفاده از روشهای نوین تن آرامی و ریلکسیشن توصیه میشود. هنگام بروز خشم شما باید کمی مکث کنید، نفس عمیق بکشید و به پیامدهای منفی بروز رفتار پرخاشگرانه خود فکر کنید تا در نتیجه از بروز این رفتار، منصرف شوید.
فنون تنآرامی به شما کمک میکند تا در لحظه حال بمانید و با آگاهی به هیجان خشم خود و علل ایجاد آن نگاه کنید بدون آنکه برای بروز آن تصمیمی عجولانه و تکانشی بگیرید، زیرا شما با ایجاد فاصله بین تجربه خشم و بروز آن میتوانید از پیامدهای منفی بروز ناگهانی آن آگاه شده و جلو آن را بگیرید تا در زمانی مناسب آن را به شکلی سازنده خرج کنید. چنانچه نتوانید این راهکار را به کار گیرید یعنی کار از کار گذشته و باید فورا به روان درمانگر بالینی مراجعه کنید تا به کمک او بتوانید از این راهکار استفاده کنید.
جالب است بدانید گاهی میتوانید از خشم در راستای دستیابی به اهداف تخصصی مرتبط با حرفه خود بهره ببرید؛ ونگوک خشم خود را در نقاشی هایش استفاده میکرد و نتیجه آن خلق آثار هنری فوق العاده شد، محمدعلی کلی از خشم خود در مبارزه بوکس استفاده میکرد و نتیجه آن پیروزی او در مسابقات بود. چنانچه بیاموزید خشم خود را مدیریت و کنترل کنید و در جای مناسب آن را بروز دهید، خشم جنبه سازندگی خود را حفظ میکند.
اگر در محیط کار، کارفرمایتان به علت یک اشتباه کوچک شما را مورد مواخذه قرار دهد، شما پس از آنکه با پایمال شدن حقوقتان روبه رو میشوید، میتوانید از خشم خود استفاده کنید تا با تلاش و پشتکار بیشتر تبدیل به یک کارمند ایده آل شوید که دیگر کارفرمایتان هیچ بهانهای برای مواخذه شما نداشته باشد.
حال پس از مطالعه مطلب مختصر حاضر، این انتخاب شماست که تصمیم بگیرید از هیجان فوق العاده و سازنده خشم، چگونه استفاده کنید!